پاسخ به شبه بچه که بودم،!! سر نمازم با صدای بلند دعا کردم "خدایا یه دوچرخه به من بده" پدرم شنید، گفت: بچه جان، خدا که کارش دوچرخه دادن نیست، کار خدا لطف به بندگانش است و خصوصا بخشش گناهان، نه دوچرخه دادن.
متن شبهه
بچه که بودم،!!
سر نمازم با صدای بلند دعا کردم “خدایا یه دوچرخه به من بده”
پدرم شنید، گفت: بچه جان، خدا که کارش دوچرخه دادن نیست، کار خدا لطف به بندگانش است و خصوصا بخشش گناهان،
نه دوچرخه دادن.
صبح روز بعد رفتم یه دوچرخه دزدیدم و سر نمازم دعا کردم: خدایا منو بابت تمام گناهانم ببخش.
بابام شنید: گفت: آفرین پسرم، حالا شدی مسلمان خوب و خداپرست.
از آن روز دیگه من راهم را پیدا کردم.
الان هم مسئول خیلی بزرگی توی ایران شدم
اول اختلاس میکنم و بعد نماز و توبه.
نور به قبرت بباره پدر !! که گفتی خدا ارحمن راحمینه !!
پاسخ
چگونه ممکن است یک پدر مسلمان واقعی و خداشناس بگوید “بچه جان، خدا که کارش دوچرخه دادن نیست و …"؟ مگر اینکه باصطلاح پدر و پسر لنگه هم باشند.
❔خدایی که انسان را، از هیچ آفریده و به او انواع و اقسام نعمتها را داده،کُرات و آسمانها و زمین و کوهها و دریاها و هزاران هزار نعمت دیگر را خلق کرده است، کارش دوچرخه دادن نیست؟ انسان چه دارد که اعطا و لطف و کرم خدا نباشد؟ مالک چه چیزی هست؟ آیا نعمتهای الهی را می توان شمارش کرد؟
رزق و روزی، تابع قوانین و مقدرات الهی است. به عنوان مثال هر بندهای، حتی اگر انسانِ کافر و ظالمی باشد، یک کفِ روزی دارد، که به او میرسد – بخشی از رزق و روزی منوط به ایمان و نماز و صله ارحام و … میباشد، که اگر داشت به او میرسد – بخش دیگر مشروط به کار و تلاش است که اگر سعی کرد به او میدهند – بخش دیگر منوط و مشروط به “دعا"ست؛ یعنی اگر از خدا خواست، به او میدهد.
http://www.x-shobhe.com/print/5930.html
خداوند میفرماید «و ان لیس لِلأنسان ألاّ ما سَعی؛ برای انسان چیزی جز آنچه که از راه تلاش و کوشش بدست آورد نیست».
(سوره نجم، آیه 39).
و یا بقول حافط شیرازی
«سعی نابرده در این راه به جایی نرسی…»
اما این فرد، بجای تلاش و کوشش دزدی را برگزیده است و بعد هم دزدی خود را بنام خدا و دین گذاشته است. در حالیکه از گناهاني كه به كبيره بودنش تصريح شده و حق الناس هست، دزدي است.
در دین اسلام،حق انسان ها از جهتی شاید از حق خداوند نیز مهمتر لحاظ شود، بطوری که خداوند ممکن است در روز قیامت از حق خود بگذرد،اما هیچ گاه از حق انسان های دیگر نخواهد گذشت. در حدیث آمده است «تمام گناهان انسان با توبه بخشیده میشوند غیر از حقالناس».
یعنی کسانی که حق دیگران بر گردن آنها مانده است جز با ادای حق دیگران یا رضایت گرفتن از آن اشخاص گناهشان بخشوده نمیشود. در اين صورت توبه تنها فايده اي ندارد.
http://yon.ir/OC0R
اختلاس جرمی است كه، از یك جهت سرقت از بیت المال و از جهت دیگر خیانت در امانت است. لذا از جهت اینکه بیت المال مربوط به همه مردم است, حق الناس بسیار بزرگتری است. چرا که رضایت گرفتن از همه مردم کاری در حد غیر ممکن است. به همین علت بخشیده شدن آن بسیار سخت است.
در قوانین جمهوری اسلامی ایران ماده 4 قانون مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری مقرر می دارد کسانی که با تشکیل یا هدایت شبکه چند نفری به امر ارتشا ، اختلاس و کلاهبرداری مبادرت کنند علاوه بر ضبط همه اموال منقول و غیر منقول، که از طریق رشوه کسب کرده اند، به نفع دولت و استرداد اموال، به جزای نقدی معادل مجموع آن اموال و انفصال دائم از خدمات دولتی و حبس از 15 سال تا ابد محکوم می شوند و در صورتی که مصداق مفسد فی الارض باشند، مجازات آنان مجازات مفسد فی الارض خواهد بود.
http://yon.ir/Q7n6
آری خداوند ارحم الراحمین است، اما آمرزش برای کسی است که از گناه پشیمان شود، توبه کند (باز گردد) و سپس استغفار نماید (طلب بخشش نیز بنماید). نه این که هر کس هر کاری دلش خواست بکند و خدا هم میبخشد. چنین کسی گمان کرده که «توبه و استغفار»،فقط لفظ است و میتواند همین طور مدام گناه کرده و به گناه ادامه دهد و زیر لب نیز «استغفراالله و اتوب الیه» بگوید! بدیهی است چنین گناهکاری اصلاً پشیمان نشده، توبه نکرده و باز نگشته، که مورد مغفرت نیز قرار گیرد، بلکه فقط خودش را مسخره کرده است