پاسخ به شبهه متن شبهه مسلمون: کار خداست کافر: اختلال ژنتیک است
متن شبهه
مسلمون: کار خداست
کافر: اختلال ژنتیک است
مسلمون: حکمتی در آن است
کافر: عاملی دارد که باید کشف شود
مسلمون: فقط خدا میتونه شفاش بده
کافر: با کشف عامل آن میشه جلوی این اتفاقات رو در نوزادهای بعدی گرفت
چند سال بعد در خبرها: دانشمندان ژنی که عامل اختلال اناتومی انسان است را کشف کردند
مسلمون: این کشف در قرآن هم اومده پس به الله ایمان بیارید
کافر: در قرآن حرفی از ژن دی ان ای نیست
مسلمون: تو سواد نداری قرآن رو باید تفسیرشو بخونی هر آیه قرآن هزار تا معنی داره فقط بسم الله صد تا کتاب معنی داره و ….. در آخر کافر از دست مسلمون سر به بیابان گذاشت…
پاسخ:
این شبهه پرسش و پاسخی تخیلی، توسط یک کافر آتئیست است که، نه سواد علمی کافی داشته و نه دین مبین اسلام را به درستی میشناخته است. ?
رونا بیگام، دختری است که در روستایی در شمال هند به دنیا آمده بود و به دلیل بیماری هیدروسفالی و جمع شدن مایع در مغزش، جمجمه او باد کرده بود. رونا به خاطر عمل جراحی اورژانسی، روی مغزش و بیرون آوردن مایع از مغزش توانست زنده بماند و در ماه نوامبر 5 ساله خواهد شد.
http://yon.ir/s8u8
(هیدروسفالی به افزایش غیرطبیعی «مایع مغزی - نخاعی» در بطن های مغز گفته می شود). ادعای کشف ژن این بیماری در سالهای بعد، دروغی بیش نیست.
این بیماری در کودکان به صورت مادرزادی یا اکتسابی بروز می کند. عامل اصلی ایجاد کننده در نوع اکتسابی« شامل ضربات وارده به سر و سیستم عصبی، خونریزی مغزی، تومور و عفونت هایی نظیر مننژیت است که بعد از تولد عارض می شود».
http://yon.ir/1DC5
در خصوص جایگاه علم در اسلام،باید گفت« اسلام دینی است که همواره به علم آموزی تشویق کرده است»، از جمله
در آيات و روايات بر اصل فراگيري علم تاكيد فراوان شده است. (فاطر/ 25 - بقره / 269 - انعام / 122).
‼️در متون اصلي دين ما، با طرح حقايقي چون« برتر بودن عالم از عابد،محت خداوند به جويندگان علم، احترام به دانشمندان مساوي با احترام به پروردگار و… به جايگاه والاي دانشمندان اشاره شده است».
در ارتباط با این موضوع، که تمامی علوم در قرآن است، باید گفت
همه علوم بشرى، در ظواهر قرآن وجود ندارد و هدف اصلى قرآن نيز هدايتگرى بشر به سوى خداست. قرآن كريم دعوت به تفكر و علم مى كند و برخى از مثالها و مطالب علمى صحيح و حق را بيان مى كند، كه بيانگر اعجاز علمى قرآن است. آيات مربوط به جهان و كيهان در هيچ زمينه، هيچگاه به بحثهاى تفصيلى، در مورد موجودات نپرداخته است؛ بلكه به همان اندازه هایى كه هدف قرآن در هدايت مردم تأمين مى شده، بسنده كرده است.
خلاصه معنای اصطلاحی حکمت اینست که «خداوند متعال که عالم به همه چیز است نظام هستی را به صورت کامل و احسن آفریده، به طوری که هیچ خلل و نقصی در آن راه ندارد و از اینکه کار لغو و بیهوده و قبیح و ناروا از او سر بزند، پاک و مبراست».
اگر به خاطر بیماری یا ناهماهنگیهای ژنتیکی، عدم رعایت والدین از شروط همبستری برای بارداری گرفته تا تغذیه، عصبیت، فشارها و تألمها، بیماریهای موروثی یا حادثی و …، کودکی ناقص الخلقه به دنیا بیاید، مقصر آن خداوند متعالی که هیچ گونه نقص و طبعاً تقصیری بر او راه ندارد، نیست، بلکه ظلمی است که از سوی فرد، افراد، جامعه و … بر انسان تحمیل میگردد و یک طرف ظالم و طرف دیگر مظلوم واقع میشود.
http://www.x-shobhe.com/shobhe/789.html
خداناباوری، آتئیسم یا الحاد و کفر،رد باور به وجود خدا است. بیخدایی یعنی هیچ خدایی وجود ندارد. بیخدایی نقطهٔ روبروی خداباوری و اعتقاد به وجود خدا است.
مجله وال استریت ژورنال گزارشی را منتشر کرد که بر اساس نظر سنجی موسسه گالوپ از آمریکائی ها، اولین تاثیری که آتئیسم بر افراد می گذارد این است که «عقل سلیم را از دست می دهند و واقعیت را نمی توانند ببینند» .
در این گزارش ذکر شده است که با وجود آنکه آتئیسم، افراد را دین ستیز می کند تا انسانهایی باهوش، عقلانی، شکاک و روشنفکر ، اما باعث می شود که آنها به چیزهای مهمل اعتقاد پیدا کنند،که این موضوع منجر به خرافات زدگی توده مردم می شود، آتئیسم بیان می کند که اعتقاد به معجزه، زندگی پس از مرگ، شفای ایمانی، فرشتگان، شیطان و خدا، خرافاتی بیش نیستند.
اما آتئیسم در مورد شواهد مستندی که در مورد بیماران شفا یافته از ایمان، کسانی که خاطرات زندگی قبلی شان را به درستی بیان کرده اند، افرادی که از طریق رویا و یا شهود به پیشگوئی دقیق آینده دست زده اند، معجزاتی که از خدامردان عصر حاضر و در حضور هزاران نفر و دوربین های متعدد صورت پذیرفته و …. چه توجیه علمی ارائه داده است؟ خرافات را می توان عقیده ای که دانست که مبتنی بر واقعیت و یا دلیل نباشد. ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺍﮔﺮ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺁﺗﺌﯿﺴﻤﯽ ﺧﺮﺍﻓﺎﺕ ﻧﯿﺴﺖ، ﭼﻪ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﻬﺎﺩ؟
پاسخ به شبه بچه که بودم،!! سر نمازم با صدای بلند دعا کردم "خدایا یه دوچرخه به من بده" پدرم شنید، گفت: بچه جان، خدا که کارش دوچرخه دادن نیست، کار خدا لطف به بندگانش است و خصوصا بخشش گناهان، نه دوچرخه دادن.
متن شبهه
بچه که بودم،!!
سر نمازم با صدای بلند دعا کردم “خدایا یه دوچرخه به من بده”
پدرم شنید، گفت: بچه جان، خدا که کارش دوچرخه دادن نیست، کار خدا لطف به بندگانش است و خصوصا بخشش گناهان،
نه دوچرخه دادن.
صبح روز بعد رفتم یه دوچرخه دزدیدم و سر نمازم دعا کردم: خدایا منو بابت تمام گناهانم ببخش.
بابام شنید: گفت: آفرین پسرم، حالا شدی مسلمان خوب و خداپرست.
از آن روز دیگه من راهم را پیدا کردم.
الان هم مسئول خیلی بزرگی توی ایران شدم
اول اختلاس میکنم و بعد نماز و توبه.
نور به قبرت بباره پدر !! که گفتی خدا ارحمن راحمینه !!
پاسخ
چگونه ممکن است یک پدر مسلمان واقعی و خداشناس بگوید “بچه جان، خدا که کارش دوچرخه دادن نیست و …"؟ مگر اینکه باصطلاح پدر و پسر لنگه هم باشند.
❔خدایی که انسان را، از هیچ آفریده و به او انواع و اقسام نعمتها را داده،کُرات و آسمانها و زمین و کوهها و دریاها و هزاران هزار نعمت دیگر را خلق کرده است، کارش دوچرخه دادن نیست؟ انسان چه دارد که اعطا و لطف و کرم خدا نباشد؟ مالک چه چیزی هست؟ آیا نعمتهای الهی را می توان شمارش کرد؟
رزق و روزی، تابع قوانین و مقدرات الهی است. به عنوان مثال هر بندهای، حتی اگر انسانِ کافر و ظالمی باشد، یک کفِ روزی دارد، که به او میرسد – بخشی از رزق و روزی منوط به ایمان و نماز و صله ارحام و … میباشد، که اگر داشت به او میرسد – بخش دیگر مشروط به کار و تلاش است که اگر سعی کرد به او میدهند – بخش دیگر منوط و مشروط به “دعا"ست؛ یعنی اگر از خدا خواست، به او میدهد.
http://www.x-shobhe.com/print/5930.html
خداوند میفرماید «و ان لیس لِلأنسان ألاّ ما سَعی؛ برای انسان چیزی جز آنچه که از راه تلاش و کوشش بدست آورد نیست».
(سوره نجم، آیه 39).
و یا بقول حافط شیرازی
«سعی نابرده در این راه به جایی نرسی…»
اما این فرد، بجای تلاش و کوشش دزدی را برگزیده است و بعد هم دزدی خود را بنام خدا و دین گذاشته است. در حالیکه از گناهاني كه به كبيره بودنش تصريح شده و حق الناس هست، دزدي است.
در دین اسلام،حق انسان ها از جهتی شاید از حق خداوند نیز مهمتر لحاظ شود، بطوری که خداوند ممکن است در روز قیامت از حق خود بگذرد،اما هیچ گاه از حق انسان های دیگر نخواهد گذشت. در حدیث آمده است «تمام گناهان انسان با توبه بخشیده میشوند غیر از حقالناس».
یعنی کسانی که حق دیگران بر گردن آنها مانده است جز با ادای حق دیگران یا رضایت گرفتن از آن اشخاص گناهشان بخشوده نمیشود. در اين صورت توبه تنها فايده اي ندارد.
http://yon.ir/OC0R
اختلاس جرمی است كه، از یك جهت سرقت از بیت المال و از جهت دیگر خیانت در امانت است. لذا از جهت اینکه بیت المال مربوط به همه مردم است, حق الناس بسیار بزرگتری است. چرا که رضایت گرفتن از همه مردم کاری در حد غیر ممکن است. به همین علت بخشیده شدن آن بسیار سخت است.
در قوانین جمهوری اسلامی ایران ماده 4 قانون مجازات مرتکبین ارتشا، اختلاس و کلاهبرداری مقرر می دارد کسانی که با تشکیل یا هدایت شبکه چند نفری به امر ارتشا ، اختلاس و کلاهبرداری مبادرت کنند علاوه بر ضبط همه اموال منقول و غیر منقول، که از طریق رشوه کسب کرده اند، به نفع دولت و استرداد اموال، به جزای نقدی معادل مجموع آن اموال و انفصال دائم از خدمات دولتی و حبس از 15 سال تا ابد محکوم می شوند و در صورتی که مصداق مفسد فی الارض باشند، مجازات آنان مجازات مفسد فی الارض خواهد بود.
http://yon.ir/Q7n6
آری خداوند ارحم الراحمین است، اما آمرزش برای کسی است که از گناه پشیمان شود، توبه کند (باز گردد) و سپس استغفار نماید (طلب بخشش نیز بنماید). نه این که هر کس هر کاری دلش خواست بکند و خدا هم میبخشد. چنین کسی گمان کرده که «توبه و استغفار»،فقط لفظ است و میتواند همین طور مدام گناه کرده و به گناه ادامه دهد و زیر لب نیز «استغفراالله و اتوب الیه» بگوید! بدیهی است چنین گناهکاری اصلاً پشیمان نشده، توبه نکرده و باز نگشته، که مورد مغفرت نیز قرار گیرد، بلکه فقط خودش را مسخره کرده است